سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 

اگه آدمی و به حال و حول خودش رها کنند

اگه آدم و به حال خودش ول کنند می دونید چی می شه؟! معلومه به حالش ادامه می ده ولی منظور من این نیست... روند پیشرفت انسانها بسیار زیاد و رو به رشده تا حدی که گاه در بعضی امور به سر حد انفجار هم می رسه عرض می کنم خدمتتون ... همین چند روز پیش سوار تاکسی بودم و این رانندگان زحمت کش تاکسی که تازگی ها هم مهر مشاغل پر سود را بر پیشانی اشان داغ کرده اند ( تا چند روز پیش این گروه در رده دوم بعد از مهندسین نرم افزار قرار داشتند و با شروع مسافرت ها و کمیابی بنزین صدر نشین این جدول شدند)  بر خلاف همیشه که از وضع نداری و بی پولی اشان می نالیدند این بار افسار سخن بر دست بر میدان می تازید و اینگونه می گفت : قرار گذاشته اند تا سهمیه ماشین های دوگانه سوز را کم کنند اینان نمی دانند که اگر ما قشر زحمت کش رانندگان تاکسی تا کنون به داد مردم نرسیده بودیم این مردم باید ماشین بر کول بر خیابان ها رفت و آمد می کردند ...این راننده مهربان دستی بر سیبیل اش کشید و اضافه کرد ما با این خدماتی که به مردم می دهیم ( برای من واژه خدمات جا نیافتاد شاید چون همون روز نزدیک به 45 دقیقه منتظر تاکسی بودم و تاکسی ها یا نگه نمی داشتند و یا غیر دربست نمی شد توفیق مصاحبت با آنان را کسب کرد ...آهان یادم آمد شاید منظورش همان بنزین لیتری 500 بود که به قیمت خون مادرشان درون باک های بنزین مردم می کنند ... شاید هم نرخ چندین برار شده را می گفت ... خلاصه عیب از عقل اندک من است) هیچ کس نداده ...( حتما منظورش  بود)  و جوری بر منبر رفته بود که گه گاهی نگاهی عمیق به راننده می انداختم تا بعد ها روی بیلبورد های تبلیغاتی انتخابات اگر عکسش را دیدم آشناییت بدهم  و به همگان پزی بدهم که بابا ما سوار ماشین این نماینده شده بودیم ...( از آنجایی که قدرت اکنون در دست رانندگان شریف تاکسی ها می باشد باید هر لحظه منتظر این اتفاق بود!!!)
پیاز داغ :
ما حمایت همه جانبه خود را از این قشر اعلام می کنیم !!!! 
یاد جمله معروف تاکسی تا کسی تاکسی نخواست نایست افتادم .


نوشته شده در  جمعه 86/7/13ساعت  3:27 عصر  توسط پیاز داغ 
  نظرات دیگران()


لیست کل یادداشت های این وبلاگ
ببخشید چند لحظه...
[عناوین آرشیوشده]